چاپ
دسته: مقالات
بازدید: 3929

ghachagh

قاچاق کالا، آثار و پیامدهای مختلفی را بر اقتصاد و فرهنگ جامعه می گذارد.

به گزارش راه اترک، قاچاق کالا به هر کشوری به خصوص کشورهایی که دارای اقتصاد تولید محور هستند، با واکنش تند و سخت آن ها مواجه می شود.
حاج عبدالجلیل فرهنمند، از روحانیون و مدرسین حوزه علیمه اهل سنت در شرق گلستان در این خصوص و تبعات قاچاق کالا می نویسید:پیامدهای قاچاق کالا را می تواند موارد زیر برشمرد:

. خنثی شدن سیاست‌گذاری اقتصادی: هر ساله، دولت نظر به امکانات و نیازمندی‌های کشور و به منظور پدید آوردن نوعی تعادل در پرداخت‌های خارجی، به کمک به کارگیری مجموعه‌ای از سیاست‌های بازرگانی، حجم صادرات و واردات را مشخص می‌کند. قاچاق کالا به مثابۀ عاملی مضاعف و مزاحم هدف‌گذاری‌های کلان دولت را با اختلال مواجه می‌سازد.

2. تحمیل هزینه‌های ارزی: بودجۀ هر سالۀ دولت متکی بر در نظر گرفتن هزینۀ ارزی مفروضی تعیین می‌شود. حال آنکه قاچاق کالا خارج از چرخۀ اقتصاد ملی به خودی خود هزینه‌های ارزی هنگفتی را به دولت تحمیل می‌کند که غالباً روند و مسیر حرکت اقتصاد ملی را با مشکلاتی مواجه می‌کند و از محاسبات دولتی بیرون می‌ماند.

3. افزایش هزینۀ واردات رسمی: تأثیر قاچاق کالا بر هزینۀ واردات رسمی به دو طریق صورت می‌گیرد: نخست آنکه کالاهای مورد تقاضا در بازارهای داخلی را با کاهش تقاضاهای رسمی روبه‌رو می‌کند؛ بدین گونه که بخشی از این‌گونه کالاها از طریق قاچاق کالاهای وارداتی تأمین می‌شود و سود آن وارد بازار سیاه خارج از اراده و کنترل دولت وارد می‌شود. بنابراین سود عایدی دولت در مقایسه با هزینۀ واردات قانونی کالاها کاهش می‌یابد. از سوی دیگر، غیرتولیدی بودن کالاهای قاچاق موجب تضعیف میزان تولید کالای داخلی می‌شود و بخشی از کالاهای مصرفی که به طریق قاچاق وارد می‌شود رونق تولید را می‌گیرد و دولت را در کم ‌اهمیت‌ترین زمینه‌ها نیز به‌ ناچار به واردات کالا وا می‌دارد. بدین ترتیب دولت ناگزیر از آن می‌شود که منابع مالی ویژه‌ای را که بایستی در بخش تولید صرف شود به واردات اختصاص دارد.

4. ایجاد خدشه در تخصیصات ارزی دولت برای واردات کالاهای اساسی: نظر به مورد پیشین می‌توان گفت قاچاق کالا اهداف دولت را در تخصیص ارز برای واردات کالاهای ضروری، سرمایه‌ای و واسطه‌ای به منظور رشد تولید داخلی مخدوش می‌سازد؛ زیرا کالاهای قاچاق غالباً ـ چنانکه آمد ـ مصرفی و غیرضروری هستند و تأثیر مثبت بر رشد تولید داخلی ندارند.

5. اختلال در الگوی مصرف جامعه: کالاهای قاچاق به لحاظ فرهنگی، از جمله تأثیری مخرب بر الگوی مصرف جامعه دارد. ماهیت این‌گونه کالا که عمدتاً غیرضروری است جامعه را به سوی تفنن‌طلبی و اتکای منفی به نوعی از تجمل‌گرایی سوق می‌دهد. از آنجا که انسان موجودی فرهنگی است و هویت او را فرهنگی، شکل می‌بخشد و نیز از آنجایی که زندگی انسان فی نفسه یک زندگی اجتماعی است از طریق ارضای نیازهای متفاوت خود و به کمک اصول «تعاون در بقا» و «تعاون در تعالی» درصد و برپایی زندگی سعادتمند بر می‌آید. خلاصه آنکه عموماً کالاهای قاچاق از محصولات رده پایین این کشورها تشکیل می‌شود.(سیف، 51:1378)

6. تضعیف تولیدات صنعتی داخلی: مطابق آمارهای موجود، در حال حاضر حجم سرمایۀ درگیر قاچاق در ایران معادل سه میلیارد دلار کالاست که به‌طور سالیانه به میزان هشت درصد تولیدات صنعتی داخلی را تضعیف می‌کند و این روند از جمله اسباب کندی فرایند توسعۀ کشور به شمار می‌رود.

7. ایجاد تنش در رقابت‌های بازار داخلی: هنگامی که کالاهای قاچاق بخشی از بازارهای مصرف داخلی را به خود وابسته سازد طبیعی است که میدان رقابت تولیدکنندگان داخلی مرتباً تنگ‌تر می‌گردد و این‌گونه تنگنا تنش و رقابتی فشرده‌تر را میان تولیدکنندگان داخلی پدید می‌آورد.

8. کاهش فرصت‌های شغلی: افت تولید و نتایج ناشی از قاچاق کالا در این زمینه اثرات نامطلوبی را بر سطح اشتغال در کشور می‌گذارد که این معضل فی نفسه زمینۀ بحران‌های فرهنگی ـ اجتماعی را فراهم می‌سازد. کاهش فرصت‌های شغلی، خود رویۀ دیگری از کاهش زمینه‌های سرمایه‌گذاری تولیدی است.(شادنیا، 67:1384).

9. کاهش تولید سرانۀ ملی: بحران در سرمایه‌گذاری‌های مولد داخلی طبعاً تولید سرانۀ ملی را با اشکال روبه‌رو می‌کند اهمیت تأثیر قاچاق کالا بر این عرصه هنگامی برجسته‌تر می‌شود که دانسته شود که بازار اقتصاد ایران به خودی خود با نوع بحران تولید سرانه روبه‌روست، به طوری که دولت همواره ناگزیر از تزریق درآمدهای حاصله از فروش نفت و بخش‌های مختلف اجتماع است.

10. کاهش درآمد سرانۀ ملی: از جمله نتایج کاهش سرمایه‌گذاری‌های مولد داخلی و کاهش تولید سرانه اتکای هرچه بیشتر شهروندان به یارانه‌هی دولتی و بودجه‌های مادر است که درآمد سرانۀ ملی را با کاهش روبه‌رو می‌سازد.

11. اشاعۀ الگوهای ناسازگار زیست فرهنگی: ابعاد گوناگون تأثیرگذاری فرهنگی قاچاق کالا از جمله مسائل و معضلات مطرح شده در این عرصه است. کالاهای فرهنگی از جمله کالاهای رایج قاچاق هستند و آنچه به مثابۀ نیروهای مخرب فرهنگی چارچوب‌ها و قالب‌های اجتماعی را مورد تهدید قرار می‌دهد الگوهای ترویج یافته از طریق این‌گونه از کالاهاست.  

12. تضعیف فرهنگ کار: مشاغل گوناگون به لحاظ ارزش‌گذاری بر مبنای هنجارهای اجتماعی با واکنش‌های گوناگونی در سطح جامعه روبه‌رو می‌شوند. مشاغل رسمی مجموعۀ مشاغلی هستند که قانونی و به لحاظ جامعه مورد تأیید و دارای ارزش و اعتبار به شمار می‌روند. مشاغل پست مشاغلی هستند که گرچه مقبولیت چندانی ندارند اما ضد ارزش به شمار نمی‌روند و نمی‌توان آنها را به کلی فاقد اعتبار اجتماعی قلمداد کرد. بنابراین عمومی در پی یافتن میانبرهایی در جهت دست یافتن به خواسته‌های رفاهی رو به افزایش خواهند آمد و انگیزۀ کافی برای انجام کار مفید و صحیح ایجاد نخواهد شد.(همان:86)  

13. اختلال در نظام ارزی کشور: قاچاق کالا از سویی تقاضا برای ارز را در بازار غیررسمی داخل افزایش می‌دهد و افزایش قیمت داخلی ارز، خاصیت تورم‌زایی دارد و از سوی دیگر با افزایش عرضۀ کالاها در داخل و جلوگیری از افزایش عرضۀ کالاها در داخل و جلوگیری از این افزایش قیمت در نظام ارزی اختلال ایجاد می‌کند. با خروج بی‌رویۀ ارز از کشور، بازار قاچاق ارز تقویت می‌شود و به ترویج نظام ارزی کشور را دستخوش فراز و نشیب‌های بسیار می‌سازد(شجیعی، 29:1386).

14. تضعیف صادرات غیرنفتی: از اهم مؤلفه‌های رشد و توسعۀ اقتصادی در ایران، صادرات غیرنفتی است. در شرایط گستردگی قاچاق کالا صدور کالای قاچاق جایگزین صدور کالاهای غیرنفتی می‌شود و در نهایت اتکای اقتصاد ملی به نفت را افزون‌تر می‌کند.

15. گسترش فرهنگی اقتصاد پنهان: لطمه‌های گوناگون ناشی از جلوه‌های قاچاق کالا در جامعه و همچنین بروز این واقعیت در قالب نمایش کارامدی و روش‌های غیرقانونی در اقتصاد و جهش‌ها و میانبرهای گوناگون اقتصادی، رفته رفته تصور عمومی را به سوی رفتارهای اقتصادی پنهانی و کاربست شیوه‌های اقتصادی پنهان سوق می‌دهد.

16. ایجاد معضلات امنیتی: مقولۀ قاچاق کالا صرفاً به حوزۀ کالاهای تجاری محدود نمی‌ماند و در درازمدت، برخورد اهمال کارانه با عوامل قاچاق کالا این گروه را بر آن می‌دارد که به قاچاق فرآورده‌های ضد امنیتی نیز روی آورند.

انتهای پیام/ج